جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

فصلهای زندگی هم مثل فصلهای سال ماندنی نیستند
مردی چهار پسر داشت. او هرکدام از آنها را در فصلهای مختلف به سراغ درخت...

هرچه داریم امانتهای خدا هستند
چوپانی که بسیار مؤمن بود، در روستای دوری زندگی میکرد. روزی تنها پسر نوجوانِ خویش...

ذهنت را آرام کن
کشاورزى ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد. هرچه جستوجو کرد، آن را نيافت.
از...

اسیر پیشفرضهای خود نباشیم
رﻭﺯﯼ ﭘﺴﺮﯼ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺎشینی ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩﺍﯼ ﭘﺮﭘﯿﭻ ﻭ ﺧﻢ در حال...