رضایت خدا در رضایت پدر و مادر است
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۱/۰۲/۲۷
  • تعداد بازدید: ۱,۳۳۹

رضایت خدا در رضایت پدر و مادر است

دو برادر، مادر پیر و بیماری داشتند. هر دو متقی و پرهیزکار بودند و عالم و عارف.

با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد.

برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری از مادر پرداخت.

چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می کرد، فرصت هم نشینی و هم کلاسی با دوستان قدیم را نیز از دست داد و یک سره به امور مادر می پرداخت.

برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است، چراکه او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم!

همان شب که این کلام در خاطر او گذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: برادر تو را آمرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم و از این پس تو را حکم کردم که در خدمت برادر باشی.

عارف صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: یا رب العالمین! من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا در خدمت او می گماری و به حرمت او می بخشی، آنچه کرده ام مایه رضای تو نیست؟َ!

ندا رسید: آنچه تو می کنی؛ ما از آن بی نیازیم ولکن مادرت از آنچه او می کند؛ بی نیاز نیست. تو خدمت بی نیاز می کنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.

agent نویسنده: محسن یوسفی

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

فصل‌های زندگی هم مثل فصل‌های سال ماندنی نیستند
فصل‌های زندگی هم مثل فصل‌های سال ماندنی نیستند
مردی چهار پسر داشت. او هرکدام از آن‌ها را در فصل‌های مختلف به سراغ درخت...

برای حل هر مشکلی اول ببین آیا آن مشکل واقعا وجود دارد
برای حل هر مشکلی اول ببین آیا آن مشکل واقعا وجود دارد
پادشاهی می‌خواست نخست‌وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند. آنان را در...

هرچه داریم امانت‌های خدا هستند
هرچه داریم امانت‌های خدا هستند
چوپانی که بسیار مؤمن بود، در روستای دوری زندگی می‌کرد. روزی تنها پسر نوجوانِ خویش...

نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید
نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید
مردی در نیمه‌های شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دفتر و قلم به‌دست...

نظرات کاربران 1
  • سارا امیرنژاد
    18:51:41 1403/11/28

    ان شاءالله همیشه سالم باشن

    ۳ ۰

ارسال نظر برای «رضایت خدا در رضایت پدر و مادر است »

برو بالا